« در ۴۰۰ كيلومتری جنوب شرق شيراز، شهر لار، مركز يكی از بخشهای استان فارس به نام لارستان واقع شده است. مسيری كه به طور معمول نبايد بيشتر از ۴ ساعت باشد، به خاطر بدی جاده و گردنههای خطرناك، با يك تويوتا كورولای ۲۰۰۳ چيزی حدودِ ۶ ساعت طول میكشد. اين بخش از كشور ايران دارای معروفيت خاصی است. نه به خاطر سرزمينهای حاصلخيزش، و نه به خاطر صنايع پيشرفتهاش و يا جذابيتهای توريستیاش، بلكه به دليل وجود يك فرودگاه بينالمللی پرترافيك، يك بيمارستانِ هزار تختخوابی و دهها و شايد صدها ساختمان نوساز ديگر كه گاهی اوقات به شهر چهرهای ناهمگون میدهد.
اين همه نه از سخاوت دولتمردان دورههای مختلف، كه از گشادهدستی مردمان همين سرزمين خشك و بی آب و علف سرچشمه میگيرد. مردمانی كه به عقيدهی خودشان چنان كه لطف حاكمان مركزنشين از سرشان كم میشد، میتوانستند امروز كشوری داشته باشند كه به جای امارات متحده عربی، عروس خليج نه-هميشه فارس باشد! بذل و بخشش اين مردمان ريشه در كوچ پيشهورانی دارد كه بيش از نيم قرن پيش سرزمين كم آبِ خود را به اميدِ ساختن فردايی بهتر به سوی كشورهای كوچك حاشيه خليج فارس ترك كردند. به گمان من اينان هيچگاه خواب چنين روزهايی را هم نمیديدند. آنگاه كه در گرمای ۵۰ درجهی دوبی زير نور آفتاب سوزان، بار لنجهای آمده از ايران را خالی میكردند.
ولی هر چه بود دست تقدير مسير حركت آن لنجها را بدين سوی آبها برگرداند و هر كدام از آن كارگران اكنون تجار بزرگی هستند كه با وجود مكنت فراوان و داشتن شغلهای كليدی در كشور امارات، سرزمين آبا و اجدادی خود را فراموش نكردهاند و دست سخاوتشان چهره اين خطهی محروم ايران را لعابی از تجدد، فرهنگ، و مكنت كشيده است. هر چه هست باشد اما دستمريزاد و آفرين به اين اصالت. »
مطلبی كه خوانديد از دوست خوبم مهدی بود درباره آنچه در لار ديده بود. آنچه از مشاركت مردم در ساختن شهر خود گفته شد، مختص به شهر لار نيست. ساكنان ديگر شهرهای لارستان مانند خور و بستك هم در آبادی شهر خود سهم بسزايی دارند.
10 نظرات:
پايگاه اطلاعرسانی شهرداری خور
صدای خوب مردم خور شنيدنی است
نخلهای سرفراز لارستان
درباره مشارکت مردم در ساختن اماکن آموزشی، مذهبی، بهداشتی و خدماتی اینجا را ببینید. مهدی از کسی که دانشگاه پیام نور اوز را ساخته بود، پرسیده بود چرا پیام نور؟ میتوانستید همین امکانات را به یک دانشگاه سراسری تبدیل کنید. پاسخ جالبی شنیده بود: میخواستیم این امکانات در خدمت مردم نیازمند همین شهر و مناطق اطرافش باشد. چون مطابق قانون، دانشگاه پیام نور تنها مجاز به پذیرش افراد بومی است.
به نظر شما این که مردم ثروتمند یک شهر علاقمند به سازندگی در شهر خود باشند، کافی است؟ من فکر میکنم نیست و باید یک مدیریت قوی نیز کارها را ساماندهی کند. خیرین شهرهای گراش و اوز هزینهی زیادی صرف ساختن مسجد و حسینیههایی کردهاند که نمونههای آن در شهرهای بزرگ هم یافت نمیشود ولی اینها بیش از نیاز مردم این شهرها است. این هزینهها میتوانست صرف موارد ضروریتر یا درآمدزا شود و در خدمت توسعهی پایدار شهر قرار بگیرد.
وبلاگ دکتر امیرحسین شریفی ورودی ۷۳ پزشکی شیراز که دوران سربازی را به عنوان پزشک دهکده در عمادده گذرانده است. گاوبست و بنوو (Bonwoo) هم از مناطق دیدنی اطراف عمادده است.
سلام بهزاد جان! واقعا ممنون از اين همه مطالب خوبی که درباره لارستان نوشتی، موفق باشی! ولی میشه بسه؟
اين يكی رو هم بخونيد. تقصير من نيست. مطالب زياده!
حيف كه فرصت نمی دی ما هم حرف بزنيم و الا میگفتم كه من هم می خواستم به يه چيزی شبيه يادداشتِ به شماره سريال 55274-642-4406923 (ششمی از بالا) اشاره كنم. ولی خب خودت زحمتش رو كشيدی. در مورد سوالاتت بايد بگم : 1) موافقم 2) موافقم 3) موافقم –البته برای تنوع مخالف هم می تونم باشم.
در ضمن، اول كه اين بحث رو مطرح كردی من فكر كردم میخوای بگی ما ها از اين آدمهای نيكوكار نداريم ولی اين جور كه به نظر میرسه قضيه عكس اينه و يه چيز ديگه ميخوای بگی :). به هر حال شانس اوردم كه زودتر از اينها چيزی ننوشتم چون اون وقت سيل اسامی مردم نيكوكار بود كه وارد يادداشت ها می شد. ولی واقعا فكر میكنيد اين ها واسه فاطی تنبون می شه؟ من كه معتقدم ما از اون نيكوكارهای دانشگاه يا مدرسه بساز خيلی كم داريم شايد هم نداريم. ولی تا دلت بخواد مسجد ساز داريم. يه چيزهای ديگه هم حتی میسازيم.
امروز مردم البته گروهی مقابل فرمانداری ویژه لارستان دیدم تجمع کرده بودند علت که پرسیدم گفتند حسنی نماینده (منفور) لارستان اومده فرمانداری مردم هم اعتراض دارن به اومدنش.
ایا صحت داشته اومده و مسیولین لار هم جا بهش دادن.؟
حوزه علمیه که رفته. درسته؟
ارسال یک نظر