اخیرا یک بازی جالب در وبلاگستان راه افتاده که در اون هر کسی پنج نکته دربارهی خودش رو که احتمالا کسی نمیدونه توی وبلاگش مینویسه و بعد پنج نفر رو معرفی میکنه که اونها هم این کار رو بکنن. چیزی که در این بازی توجهم رو جلب کرد سرعت گسترشش بود. اگر چهار نسل بازی تکمیل بشه، ۷۸۱ نفر بازی رو انجام دادهاند.
اگر میشد تو کارهای دیگر هم از همین روش استفاده کنیم، خیلی جالب میشد. یک نمونهاش موردی است که اخیرا ازش باخبر شدم. داستان از این قرار است که یک پسر بچهی سیستانی به نام عارف، زمانی که سه ساله بوده دچار یک حادثه آتشسوزی میشود. او در این حادثه پدرش را از دست میدهد و خودش به سختی آسیب میبیند. جزئیات داستان را میتوانید در اینجا بخوانید. دیروز با کمک بچهها یک سایت برای جمع کردن کمک برای عارف درست کردیم که امکان پرداخت اینترنتی هم دارد. با کمال شگفتی در کمتر از ۲۴ ساعت اول بیش از ۱۶۰۰ دلار کانادا جمعآوری شد. امیدوارم بتوانیم همین روند را تا تامین هزینهی کامل درمان عارف که حدود ده هزار دلار است ادامه دهیم. نکتهی جالب این است که تا اینجای کار، مشابه بازی یلدا، ماجرا از طریق دوستان نزدیک به یکدیگر منتقل شده است و کمکها بر اساس اعتماد متقابل بوده است. چه خوب میشد اگر هر کسی که این وبلاگ را میخواند، برای اطلاع رسانی هم که شده، داستان عارف را برای ۵ نفر دیگر تعریف میکرد. من خودم به ۳۵۰ نفر گفتم، حالا نوبت شما است!