ایران، ٥٧ تا ٦١


¦ 2 نظرات


استادی داشتم که همیشه در جواب جمله سیاست پدر و مادر ندارد می گفت پدر سیاست تاریخ و مادرش جغرافی است ...
حقیقت آنکه بدون اطلاع و وقوف مناسب بر سوابق تاریخی و ملاحظات جغرافیایی و استراتژیک یک مساله، ارایه تحلیل های قابل قبول سیاسی در آن مورد امکانپذیر نیست؛ چرا که اصولا وقوع مسایل و مناقشات سیاسی معلول همان پیش زمینه ها و ملاحظات جغرافیایی و تاریخی است.
یکی از برهه های مهم، بحث برانگیز و پرحادثه در تاریخ معاصر ایران، حد فاصل سال های ٥٧ تا ٦١ پس از پیروزی انقلاب تا اولین سال های جنگ است. نگاهی به حوادث و وقایع این دوره حاوی درس های فراوانی است. پس از پیروزی انقلاب، حضور نیروها و عقاید مختلف که همگی پیش از انقلاب حول یک هدف مشترک متحد شده بودند، منجر به ایجاد فضایی باز در جامعه شد. در چنین فضایی، گروه ها و دستجات مختلف در یک جو چند صدایی به مناظره و تبادل نظر پرداختند که کیفیت چنین مباحثاتی و فضای ایجاد شده، یکی از دموکراتیک ترین دوره های سیاسی را در تاریخ معاصر ایران رقم زد.
متاسفانه و به دلایل مختلف، تداوم چنین جوی اندک زمانی بیش میسر نشد و پس از یک یا دو سال، جو خشونت، ترور و برخوردهای حذفی، باعث خروج بسیاری از نیروها و عقاید از صحنه سیاست داخلی شد. پایان سال ٦١ را شاید بتوان پایانی بر این فضای باز دانست در حالی که علایم بروز چنین انقباض سیاسی از مدت ها پیش در فضای حاکم مشهود بود.
نوشتار حاضر قصد تحلیل و ارایه دلایل این تغییرات را ندارد. در اینجا تنها سعی می شود تعدادی از وقایعی که در این حدفاصل زمانی اتفاق افتاده و به نظر در این چرخش سیاسی بی تاثیر نبوده اند، فهرست شود...

از بهمن ١٣٥٧ تا آبان ١٣٥٨
دولت موقت به ریاست مهندس بازرگان


- اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی در ٢٩ بهمن ماه سال ١٣٥٧ از سوی محمد بهشتی، عبدالکريم موسوی اردبيلی، محمد جواد باهنر، سید علی خامنه ای و اکبر هاشمی رفسنجانی، که هر پنج تن روحانی بودند.

- تشکیل کمیته انقلاب به ریاست آیت ا... مهدوی کنی - کمیته را می توان اولین نهاد رسمی پس از انقلاب اسلامی دانست . در این نهاد نیروهای غیردولتی مسوولیت حراست، امنیت اجتماعی، دستگیری عوامل طاغوتی و ضد انقلاب را بر عهده داشتند.

-همه پرسی برای جمهوری اسلامی و رای ٩٨% مردم به جمهوری اسلامی در روز ١١ فروردین.
-ترور سپهبد قرنی، اولین رییس ستاد مشترک جمهوری اسلامی به دست گروه فرقان - چند روز قبل از این واقعه او به علت پاره ای اختلافات با دولت موقت در نحوه برخورد با مسایل کردستان، از سمت خود استعفا داده بود.
-ترور دکتر مرتضی مطهری به دست گروه فرقان.
-همه پرسی برای قانون اساسی مصوب در مجلس خبرگان که بر پایه پیش نویس قانون اساسی بود که اندکی قبل نوشته شده بود و رای مردم به آن در ١٢ آذر سال ١٣٥٨ – تفاوت های قانون اساسی نهایی با پیش نویس آن بحث های فراوانی را برانگیخت. پیش نویس قانون اساسی که برگردانی ازقانون اساسی فرانسه به اضافه اصلی مربوط به نظارت فقها بود (این اصل فقط موقعی که رییس جمهور یا دادستان کل کشور و یا یکی از مراجع تقلید در خواست می کرد به کار برده می شد و برای همه مصوبات مجلس نبود) به امضای آیت ا... خمینی رسید و ایشان آنرا برای رفراندوم فرستاد. وضعیت به گونه ای پیش رفت که بنا به دلایلی این پیش نویس مستقیما به همه پرسی گذاشته نشد و برای تدوین نهایی به مجلس خبرگان (متشکل از حدود هفتاد نفر) که به همین منظور تشکیل شده بود، ارجاع داده شد. هنگام تدوين قانون اساسی، فشار روحانيون به سرکردگی آيت ا... منتظری (ریاست مجلس خبرگان) برای نوشتن قانونی با پيش بينی مقامی روحانی و مادام العمر در راس حکومت با مخالفت آيت ا... طالقانی و گروهی از روحانيون و تمامی گروه های سياسی روبرو شد. اين نظريه (که در پيش نويس قانون اساسی که به دستور آيت ا... خمينی توسط مسلمانان حقوقدان در پاريس نوشته شد مطرح نبود) اول بار به وسيله دکتر حسن آيت کشف و مطرح شد که از هواداران مظفربقائی و مخالفان دکتر مصدق و مهندس بازرگان بود و در زمره رهبران حزب تازه تاسيس جمهوری اسلامی قرار گرفته و زير نظر دکتر بهشتی فعاليت می کرد. در تدوين قانون اساسی جديد دو بار احمد خمينی نسبت به اختيارات ولی فقيه و شرايط پيشنهاد شده برای وی از جمله مقيد نکردن وی به تابعيت ايران انتقاد کرد که به منزله نظر آيت ا... خمينی تلقی شد اما آيت ا... منتظری، بهشتی و روحانيون فعالی مانند آیت ا... مهدوی کنی و هاشمی رفسنجانی به شدت هوادار اختيارات ولی فقيه بودند و سرانجام هم با وجود مخالفت های آیت ا... طالقانی (شخص دوم انقلاب) اصل پنجم قانون اساسی (اصل ولایت فقیه ) را تصویب کرد و دو روز بعد آیت ا... طالقانی به طور ناگهانی درگذشت.
مجلس خبرگان که بنا بود در کمتر از یک ماه کار را تمام کند در پی تغییر کلی روح قانون اساسی اولیه بر آمد و بازرگان با استناد به قرارهای اولیه مبنی بر مدت زمان یک ماهه در اواخر مهر و اوایل آبان ٥٨ امیر انتظام را مامور کرد که از اعضای هیئت دولت و شورای انقلاب امضا بگیرد که مجلس خبرگان را که از اختیارات قانونی خود فراتر رفته بود منحل کنند. این اقدام زمینه ساز حبس ٢٥ ساله امیر انتظام شد.

- فوت آیت ا... طالقانی اولین پیش نماز تهران - ملتهب گشتن فضای سیاسی، پس از او منجر به بسته شدن ساختار سیاسی کشور گردید. شخصیت او مورد تائید همه گروهها و دستجات سیاسی از سازمان مجاهدین گرفته تا نهضت آزادی بود و فقدانش در بروز کشمکش بی تاثیر نبود.

- درگیری در کردستان و جنگ سپاه با آنها و مقاومت دکتر چمران در پاوه- این وقایع با آغاز درگيری های مسلحانه گروه های خودمختاری طلب و تجزيه خواه در نقاط مرزی، خطر جنگ داخلی ظاهر شد. ارتش تازه فروپاشيده به زحمت بازسازی شد که به جنگ با گروه هائی برود که حکومت مرکزی را بر نمی تافتند. اما گروه های تندرو مذهبی مانند فرقان ترورهایی را آغاز کرد که اولين هدفش فرمانده ای بود که برای ارتش تعيين کرده بودند و هدف دومش آيت ا... مطهری رييس شورای انقلاب که به ميانه روی اشتهار داشت.

- اشغال سفارت آمریکا در ١٣ آبان توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و به گروگان گرفتن کارکنان سفارت و قرار دادن شرط تسلیم شاه توسط آمریکا به ایران برای محاکمه در مقابل آزادی گروگان ها و مخالفت دولت موقت با این اقدام علی رغم پشتیبانی آیت ا... خمینی از آن - گروهی از جوانان مذهبی دانشجو با اشغال سفارت آمريکا در تهران به احساسات ضد آمريکائی مردم که توسط احزاب چپ دامن زده می شد پاسخ گفتند. شورای انقلاب به رياست دکتر بهشتی مطرح ترين روحانی از ميان انقلابيون قصد تقبيح گروگان گيری و اشغال سفارت را داشت که به وساطت احمدخمينی به شرط حذف اعضای گروه های سياسی و چريکی از جمع اشغال کنندگان سفارت، آيت ا... خمينی اشغال سفارت را تائيد کرد و تمامی گروه های سياسی – به جز نهضت آزادی – عمل دانشجويان را به عنوان واکنش انقلابی ملت تائيد کردند. به معرفی احمد خمينی، موسوی خوئينی ها به رياست دانشجويان اشغال کننده سفارت منصوب شد.

- استعفای دولت موقت در اعتراض به اشغال سفارت آمریکا - دولت بازرگان استعفا داد و شورای انقلاب با حضور روحانيون گامی به سوی حکومت و قوه اجرائی برداشت. تا اين زمان به فشار روحانيون و موافقت بازرگان، آیت ا... مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی و آیت ا... خامنه ای به عنوان معاونان وزارت خانه ها زير دست وزيران تکنوکرات قرار داشتند.

از آبان ١٣٥٨ تا بهمن ١٣٥٨
شورای انقلاب


- پس از استعفای دولت موقت، شورای انقلاب که تا آن زمان موضعی کلی تر از دولت داشت، به ریاست دکتر بهشتی، رسما مشغول به اداره کشور شد.

- ترور دکتر محمد مفتح توسط گروه فرقان.

- اغتشاش حزب خلق مسلمان که وابسته به رحمت‌ا... مراغه‌ای و آيت‌ا... شريعتمداری بودند در تبریز و سرکوب آنان.

از بهمن ١٣٥٨ تا خرداد ١٣٦٠
ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر و نخست وزیری محمد علی رجایی


- مخالفت آیت ا... خمینی با کاندیداتوری روحانیون از جمله دکتر بهشتی از طرف حزب جمهوری اسلامی. این حزب سپس جلال الدین فارسی را به عنوان کاندیدای خود معرفی کرد. به این ترتیب، انتخاب اولين رييس جمهور در حالی صورت گرفت که آيت ا... خمينی اجازه شرکت روحانيون را در انتخابات نداد و گفت ترجيح می دهد روحانيون در مقام و جايگاه ناظر باشند و تنها حضور آن ها را در راس قوه قضاييه امکان داد.

- برگزاری انتخابات ریاست جمهوری که بنی صدر و جلال الدین فارسی رقبای اصلی آن بودند و احمد مدنی، حسن حبیبی، کاظم سامی، داریوش فروهر، صادق قطب زاده، صادق طباطبایی و محمد مکری نیز در آن حضور داشتند – شایع شدن سخنانی مبنی بر ایرانی الاصل نبودن جلال الدین فارسی و افغانی بودن او و کناره گیری جلال الدین فارسی و رقابت حسن حبیبی با بنی صدر و سرانجام پیروزی قاطع بنی صدر در انتخابات (بنی صدر با ١٠٧٠٠٠٠٠ از نزدیک ترین رقیبش دریادار احمد مدنی با ٢٢٠٠٠٠٠ رای پیشی گرفت).

- انتخاب رجائی به نخست وزیری به پیشنهاد حزب جمهوری اسلامی و پس از دو پیشنهاد ناپذیرفته بنی صدر(احمد خمینی و میرسلیم).

- برگزاری انتخابات دوره اول مجلس در اسفند ١٣٥٨ و تشکیل مجلس در هفتم خرداد ١٣٥٩- با تشکيل مجلس اول که به هدايت دکتر بهشتی حزب فراگير جمهوری اسلامی در آن اکثريت مطلق را به دست آورده بود، هاشمی رفسنجانی به رياست قوه مقننه رسيد و درگيری با رييس جمهور و دولت منتخب وی که هنوز تکنوکرات ها در آن اکثريت داشتند بر سر انتخاب نخست وزير شدت گرفت و سرانجام حزب جمهوری اسلامی توانست محمدعلی رجائی را در آن مقام بنشاند.

- تعطیلی دانشگاه ها در بهار ١٣٥٩ و آغاز انقلاب فرهنگی.

- ناکامی آمریکا برای آزاد کردن گروگان ها با هواپیما و هلی کوپتر از راه کویر به علت وقوع طوفان شن.

- آغاز حمله نظامی عراق به ایران در روز ٣١ شهریور ١٣٥٩ که به هشت سال جنگ انجامید.

- میانجی گری الجزایر برای حل مسئله ی گروگان ها و بالاخره آزادیشان پس از ٤٤٤ روز و تعهد آمریکا برای آزاد کردن پول های بلوکه شده ایران در بانکهای آمریکا.

- طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور در مجلس و رای نمایندگان به آن و برکناری بنی صدر پس از عزل رسمی وی توسط آيت ا... خمینی - سرانجام اولين رييس جمهور ابتدا فرماندهی ارتش و بعد - با رای مجلسی که هاشمی رفسنجانی رياست آن را بر عهده داشت و موافقت آيت ا... خمينی که نگران تاثيرگذاری اختلافات بر جبهه های جنگ شده بود - از رياست جمهوری برکنار شد.

از خرداد تا مرداد ١٣٦٠
شورای ریاست جمهوری (محمد بهشتی، محمدعلی رجایی و اکبر هاشمی رفسنجانی)

- انحلال رسمی جبهه ملی در کشور. در پی دعوت مردم برای آگاهی از دیدگاه های جبهه در همایشی در میدان فردوسی، بامداد همان روز آیت ا... خمینی با ایراد نطقی غیرقانونی بودن جبهه را اعلام کرد. پس از آن تعدادی از رهبران جبهه ملی از کشور خارج شدند.


- سوء قصد به جان آیت ا... خامنه ای در مسجد ابوذر تهران توسط سازمان مجاهدین خلق. پس از عزل بنى صدر، مجاهدين خلق اعلام قيام مسلحانه كردند. بنى صدر به منزل تیمی مجاهدين خلق پناهنده شد و توسط آنان همراه با رجوى از ايران خارج شد.

- شهادت دکتر بهشتی رئیس قوه قضاییه و ٧٢ تن دیگر در دفتر حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار بمب توسط مجاهدین خلق و جایگزینی آیت ا... موسوی اردبیلی در شورای ریاست جمهوری به جای شهید بهشتی.

از مرداد تا شهریور ١٣٦٠
ریاست جمهوری محمد علی رجائی و نخست وزیری محمد جواد باهنر


- رجایی با ١٢٧٠٠٠٠٠رای و با کسب ٨٧/٨٧ درصد آرا به ریاست جمهوری رسید. رقبای او در این دوره سیداکبر پرورش، سیدرضا زواره ای و حسن غفوری فرد بودند.

- فرار بنی صدر از کشور به همراه چند تن از سران مجاهدین خلق.

- انفجار بمب در ساختمان نخست وزیری و شهادت رجایی و باهنر.

از شهریور تا مهر ١٣٦٠
نخست وزیری آیت ا... محمدرضا مهدوی کنی


از مهر ١٣٦٠ تا ١٣٦١
ریاست جمهوری آیت ا... سید علی خامنه ای و نخست وزیری میرحسین موسوی


- آیت ا... خامنه ای با ١٥٩٠٠٠٠٠رای و با کسب ٠٧/٩٥ درصد آرا به ریاست جمهوری رسید. رقبای او در این دوره عباس شیبانی، سیدعلی اکبر پرورش و حبیب ا... عسگراولادی مسلمان بودند.

- ندادن رای اعتماد به دکتر علی اکبر ولایتی توسط مجلس که پیشنهاد شخص رئیس جمهور بود و انتخاب میرحسین موسوی به نخست وزیری (در آن دوره اکثریت نمایندگان مجلس از طیف چپ بودند).

- ترور آیت ا... دستغیب امام جمعه استان فارس، نماینده مجلس شورای اسلامی دوره اول از طرف مردم استان فارس، رئیس حوزه علمیه استان فارس بودند که توسط گروه اسلامگرای سازمان مجاهدین خلق در حال رفتن برای امامت جمعه ترور شد.

- ترور آیت ا... اشرفی اصفهانی در هنگام اقامه نماز پس از دو بار ترور ناموفق توسط سازمان مجاهدین خلق.

- فاش شدن طرح کودتایی علیه نظام جمهوری اسلامی توسط حزب خلق مسلمان در تبریز و با حمایت آیت ا... شریعتمداری و با همکاری صادق قطب زاده که با اعتراف آیت ا... شریعتمداری به آگاهی از وجود کودتا و اعتراف سایر اعضای کودتا در تلویزیون و اعدام صادق قطب زاده پایان گرفت.

- ناآرامی در کردستان.

- انحلال رسمی حزب توده در کشور پس از یک سلسله دستگیری سران حزب توده و اعتراف بسیاری از آنان از جمله نورالدین کیانوری، محمدعلی عمویی، احسان طبری و ناخدا ابراهیم افضلی در تلویزیون به تلاش برای براندازی.

به این ترتیب، تا سال ٦١ ارکان قدرت در اختیار روحانیون وابسته به حزب جمهوری اسلامی قرار گرفته بود، احزاب و گروه های رقیب عملا از صحنه خارج و حذف شده بودند و تنها حزب رسمی و قانونی نسبتا فراگير در کشور، حزب جمهوری اسلامی بود...
با اين حال، بعدها حتی حزب جمهوری اسلامی نيز، هم به دليل بالا گرفتن اختلافات درونی و هم به دليل رويکرد در مجموع منفی کليت حاکميت به مساله تحزب، با فرمان آيت ا... خمينی در سال ١٣٦٧ منحل اعلام شد.
در پی انحلال حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانيت مبارز تهران و جمعيت موتلفه اسلامی، که نزديک به دو دهه بعد نامش را به حزب موتلفه اسلامی تغيير داد، دو وارث اصلی حزب جمهوری اسلامی شدند...

----------------------
منابع: 1 2 3 4 5 و ...

فرياد خاموش


¦ 5 نظرات

آهسته از ذهنم می گذرد...، فريادی بلند...

آهسته مي گذرد...

چون گذر دست مرگ از اندام تنومند يک مرد...

چون به دنيا آمدن کودکي... آهسته ولي با فرياد

آهسته ميگويد: "فراموشم کن"..آهسته ميشنوم: "فراموش شده‌ام "... ولي فراموش نميکنم
... ، و چه آشناست اين کلام... " فراموش نميکنم " ... گفته بودم به او...
که صدايش را... چشمهايش را ... دستهايش را ... و اينکه مرا فراموش کرد.... و اينکه
خواست فراموشش کنم را ...هرگز ....هرگز... تا آخرين نفس... فراموش نميکنم

بايد بروم... آهسته ...، که نيازرم گوشهايی را ...که به فرياد عادت کرده اند ...
و نيازارم قلبي را که.... به بيرون راندن خو گرفته ....
من آهسته و بيصدا... ، به پيشواز نيستي ميروم ...
و ناپديد ميشوم ....تا نيازرم چشم هايی را... که به نديدن من عادت کرده اند ....
بايد فراموش کنم که ... روزی بوده‌ام .... تا نيازرم دلی را ...، که به نبودن من انس
گرفت

آهسته از ذهنم ميگذرد ...
طنين زيبای کلامش ... که گويی قرنهاست از شنيدنش گذشته... که مي گفت "دوستت دارم "
...، آهسته از ذهنم ميگذرد ... آهسته همچون نوازش اشکهايم گونم را ... که تنها دست
نوازش گر است بعد از هجرت بی بازگشت دستهايش ....

و صدای شکننده گلويم ...در فرو آوردن سر تسليم به بغض غريبانيه ای... که از زنده
شدن ياد او جان گرفته... و از تجسم تنهایی بعد از او....مي گذرد آهسته از ذهن غبار
آلوده من

شميم حرير موهايش از من فاصله مي‌گيرد... شميمی که به من جان داده... گیسوانی که
گويی ميرقصند در آغوش باد ... آهسته آهسته

و صدای دور شدن قدمهايش ...آهسته آهسته ...مغرور و بيکلام، که مثل هميشه ...، سکوت
اشکهايم را به جنون تبديل مي كند، آهسته آهسته... از ذهنم ميگذرد .... آهسته و
خاموش و بی رحم،... ، مثل رفتن...

آری... ، من روزهاست که رفته‌ام...
من شبهاست که رفته‌ام....
من رفته ام....

-------------------------

این چند خط به هم ریخته راچهار سال پیش با دوستی خواندیم که سالها از برادر به هم نزدیک‌تر بودیم...، دوستی که وجود بزرگش را هجمه سنگین غم راستینی فرا گرفته بود که تاب رخت بر بستنش را نداشت....،
و ده روز بعد...، در خانه ای که قرار بود آشیانه‌ای شود برای دو قلب،... تنها و دل شکسته،... ، بر روی بستری غبار آلود نشست....، شیشه قرصهای رنگارنگی را که شبهای قبل در برابر نگاه شهوت‌آلودشان ایستادگی کرده بود، از زیر بالش خیسش در آورد...، و...

بعد از چند دقیقه...،‌شیشه خالی از قرص را با آرامشی تلخ ، باز به زیر بالشش بر گرداند، تا شاهدی سازد از آخرین امواج مشوش افکار غمگینش...، تکه‌ای کاغذ برداشت...، چند خطی نوشت،... آرام دراز کشید...، و چشمانش را برای همیشه از روشنایی دروغین این دنیای تاریک بر بست و در سیاهی گس لذیذی که میخواست....، برای همیشه به خواب رفت... ...،

در کنار نامه خداحافظی از مادر...، نامه ای بود که نام مرا داشت به نام همراه آحرین روزها.... . نامه آخر... ، که می‌گفت...

" ...
باید امشب بروم....،
باید امشب جمدانی را...، که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم...
و به سمتی برورم....
.....
رو به آن وسعت بی‌واژه که همواره مرا می‌خواند...

علی....، ببخش اما....
من روزهاست که رفته‌ام...،
من شبهاست که رفته ام....،
من رفته ام..."

و جه کوتاه بود این آخرین کلام....، حتی کوتاه‌تر از عمر کوتاهش....

------------------------------------------------------------------

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد....
فریبنده زاد و فریبا بمیرد .....

شب مرگ تنها نشیند به موجی....
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد....

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب....
که خود در میان غزل ها بمیرد......

گروهی بر آنند که این مرغ زیبا ........
کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد....

شب مرگ از بیم آنجا شتابد....
کز مرگ غافل شود تا بمیرد....

من این نکته گیرم که باور نکردم....
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد....

چو روزی ز آغوش دریا بر آمد....
شبی هم در آغوش دریا بمیرد....


تو دریای من بودی آغوش وا کن....
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد....

تو دریای من بودی آغوش وا کن....
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد....